چهارشنبه, 18 مرداد 02
مفهوم استارتاپ
براساس تعریف نهاد SEP استارتاپ ، به منزله مجموعه ای موقتی تعریف می شود که برای دست یابی به مد ل کسب وکار مقیاس پذیر و تکرارشد نی طراحی و ایجاد میشود. بنابراین تعریف استارتاپ میتواند، کسب وکار پرمخاطره جدید، بخشی جدید یا واحد کسب وکاری جدید در سازمان موجود باشد. ببنک( 2005)، استارتاپ را به منزله سازمانی موقتی توصیف میکند که محصولات نوآورانه با فناوری بالا تولید می کند و سابقه عملی پیشینی ندارد. این تعاریف، استارتاپ ها را از سازمانه ای مستقر (فعلی) که منابع بیشتری داشته و بازار بالغی را اداره می کنند، متمایز می کند (2005,Blank).
استارتاپ تنها توسعه محصول یا خدمت نوآور نیست، بلکه درباره توسعه کسب وکار است (Ries, 2011). استارتاپ ها راه اندازهای مهم اقتصادی هستند که با افزودن محصولات یا خدمات جدید به بازار و ایجاد شمار چشمگیری از مشاغل، تولید ثروت می کنند پژوهشگران زیادی مانند شومپیتر، دیوید سون، رینولدز، بیرچ و کرچکوف تلاش کردند تا نشان دهند که استارتاپ ها، سرچشمه اصلی ایجاد شغل، نوآوری فناورانه و درنتیجه آن رشد منطقه ای هستند (Luger & Koo, 2005).
ویژگی های استارتاپ ها:
در گزارشی که هر سال از استارتاپ های اروپدایی صدپورت میگیرد، استارتاپ ها با سه ویژگی شناخته می شوند (Kollmann et al., 2016).
ساتن (2000) چهار ویژگی استارتاپ ها را، جوان و نابالغ بودن، منابع محدود، نفوذ از طریق سهامد اران و سرانجام فناوری ها و بازارهای پویا میداند .
دید گاه مناسبی برای درک بهتر توسعه استارتاپ، نظریه چرخه عمر است. برای نمونه کدران(2002 ) چرخه عمراستارتاپ را دارای چهار مرحله میداند : مرحله اول، آغاز مرحله از مفهوم سازی اید ه تا نخستین فروش است . مرحله دوم، از آغاز نخستین فروش تا زمانی است که محصول به اند ازه کافی برای عرضه به مشتریان جدید، بدون تاثیر بر فرایند توسعه، پاید ار باشد. مرحله رشد با کس سهم در بازار آغاز میشود و مرحله سوم است. مرحله نهایی زمانی است که نوپا به شرکت بالغی تبدیل شده و به دنبال گسترش محصولی نوآور است. در هر یک از مراحل چرخه عمر، اقدامات متفاوتی انجام می شود که ابزارهای گوناگون می توانند در انجام دادن این اقدامات به کارآفرینان یاری رسانند (Edison et al,. 2015).
اصطلاحات رایج در استارتاپ
افرادی که با استارتاپها درگیر هستند معمولا از اصطلاحات خاصی برای بیان مقاصد خود استفاده میکنند. در ادامه به معرفی چند نمونه از این اصطلاحات میپردازیم.
متودولوژی لین استارتاپ (Lean Startup) یا نوپای ناب به شما یاد میدهد که چگونه یک استارتاپ را هدایت کنید، چه موقع آن را تغییر دهید و از چه راههایی برای رشد آن استفاده کنید. لین استارتاپ یک رویکرد علمی برای ساختن و مدیریت کردن استارتاپ به شما میدهد و کمک میکند که محصول خودتان را سریعتر به دست مشتری برسانید. بسیاری از استارتاپها با ایدهی ساختن محصول مورد نیاز مردم راهاندازی میشوند. آنها ماهها و حتی سالها زمان صرف میکنند که محصول خود را به بهترین نحو شکل دهند بدون اینکه آن را به مشتری نشان بدهند. همین موضوع باعث شکست خوردن بسیاری از آنها میشود. زیرا آنها با مشتریها صحبت نمیکنند و در مورد محصولات خود از آنها بازخورد نمیگیرند. زمانی که مشتریها نتوانند با یک استارتاپ ارتباط برقرار کنند، به ایدهی آن اهمیتی نمیدهند و درنتیجه استارتاپ شکست میخورد.
استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد. ازجمله بزرگترین استارتاپهایی که در این دسته جا میگیرند میتوان به Uber ،Xiaomi ،Airbnb ،Dropbox و Pinterest اشاره کرد.
به شخصی که استارتاپ را راهاندازی میکند بنیانگذار گفته میشود. این اشخاص معمولا علاقهای به کار کردن برای دیگران ندارند و باور دارند که میتوانند با تلاشهای بیوقفهی خود دنیا را تغییر دهند. این افراد میتوانند با تعدادی از دوستان خود در این راه شریک شوند و وظایف سنگین را بین خودشان تقسیم کنند. راهاندازی یک استارتاپ به هیچ عنوان کار راحتی نیست و در طی آن، به بنیانگذاران آن فشار زیادی وارد خواهد شد. اما اگر فعالیتههای آنها موفقیتآمیز باشد، نتیجهی آن هم از نظر احساسی و هم از نظر مالی بسیار خوب خواهد بود.
شتابدهندهها شرکتهایی هستند که روی استارتاپهایی با ایدههای جالب و البته کاربردی سرمایهگذاری میکنند. این شرکتها درصدی از مالکیت استارتاپ را میگیرند؛ اما در عوض خدماتی مانند آموزش توسط مربیها و آشنا کردن آنها با سرمایهگذاران و متخصصان آن رشته را برایشان فراهم میکنند. درواقع این شرکتها شانس موفقیت استارتاپها و پیدا کردن سرمایهی بالقوه برای فعالیتهایشان را بالا میبرند.
استارتاپ ویکند یک رویداد آموزشی-تجربی ۵۴ ساعته است که معمولا در آخر هفته برگزار میشود. در این رویداد افراد مختلفی مانند علاقهمندان به استارتاپ، توسعهدهندگان، برنامهنویسان، مدیران کسبوکارها، بازاریابها و طراحان گرافیک حضور دارند. ایدهها در این رویداد مطرح میشوند و افراد گروه تشکیل میدهند تا طرح اولیه یا دموی ایدهی خود را پیادهسازی کنند.
استارتاپ گرایند یک برنامهی جهانی است که در آن از کارآفرینان موفق دعوت میشود تا داستان موفقیت و چالشهای استارتاپ خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. افراد میتوانند در این برنامه با پروژههای یکدیگر آشنا شوند و از تجربیات هم استفاده کنند.
این اصطلاح کوتاه شدهی عبارت Business to Business است و به کسبوکاری گفته میشود که محصولات و خدمات خود را به یک کسبوکار دیگر ارائه میدهد. این نوع تجارت در مقابل تجارت بی تو سی (B2C)قرار دارد.
تجارت B2C مخفف عبارت Business to customers است و به کسبوکارهایی گفته میشود که محصولات و خدمات خود را به مشتریهای عرضه میکنند.
نوعی از سرویس است که کاربران با استفاده از آن، خدمات و کالاهای خود را به دیگر کاربران عرضه میکنند. وبسایتها و سرویسهای خرید و فروش اجناس دست دوم، از نمونههای تجارت Customer to Customer هستند.
همانطور که یک گیاه از یک بذر شروع به رشد میکند، یک استارتاپ نیز از یک سرمایهی اولیه شروع میشود. به سرمایهای که در مرحلهی اولیه راهاندازی استارتاپ در اختیارش قرار میگیرد، سرمایهی بذری گفته میشود.
به نوعی تخصیص سهامی گفته میشود که طی آن بعد از گذشت مدت زمانی، مقدار سهم تعیینشده به کارمندان داده میشود. بهعنوان مثال اگر به یک کارمند ۲۰۰ سهام طی ۱۰ سال داده شود، یعنی بعد از گذشت هر سال ۲۰ سهم به او اختصاص پیدا میکند. این کار به کارمندان انگیزه میدهد که عملکرد خوبی داشته باشند و برای مدت زمان زیادی در شرکت کار کنند.
به فرآیندی گفته میشود که یک استارتاپ برای اندازهگیری موفقیت فعلی خود از آن استفاده میکند. سرمایهگذاران میزان موفقت استارتاپها را بر اساس بنچمارکها میسنجند. بهعنوان مثال وقتی میگوییم شرکت A به بنچمارک درآمد X در طی ۲ سال رسیده است یعنی این استارتاپ توانسته است طی ۲ سال میزان فروش خود را به X برساند.
زمانی که گفته میشود یک شرکت بوتاسترپ است، یعنی بودجهی آن توسط خود کارآفرین یا بودجهی خود شرکت تأمین شده است.
این نوع وام به Swing loan نیز معروف است و به مساعدههایی گفته میشود که بر اساس میزان درآمد به یک شخص داده میشود و فاصلهی بین درآمدهای عمده را پر میکند.
یک استراتژی معمول برای خروج است که طی آن سهام شرکت به فروش میرسد و به خریداران آن اجازهی کنترل شرکت داده میشود.
به داراییهای مالی گفته میشود که در حال حاضر برای استفاده در دسترس هستند. کارآفرینان از سرمایه برای آغاز استارتاپ استفاده میکنند و مقدار آن را افزایش میدهند تا به رشد استارتاپ کمک کنند.
به ارزیابی و تحلیل سرمایهگذاران از وضعیت و پتانسیلهای سرمایهگذاری گفته میشود. این ارزیابی میتواند شامل بررسی سوابق مالی و اندازهگیری ROI باشد.
همانطور که از نامش پیدا است، برگشت سرمایه را مورد بررسی قرار میدهد. درواقع به پولی گفته میشود که به یک سرمایهگذار بهعنوان درصدی از سرمایهگذاری خود در استارتاپ برگشت داده میشود. بهعنوان مثال اگر یک سرمایهگذار مبلغ ۲ میلیون دلار برای خرید ۲۰ درصد سهام یک شرکت خرج کند و شرکت با مبلغ ۴۰ میلیون دلار به فروش برسد، این یعنی آن سرمایهگذار مبلغ ۸ میلیون دلار از فروش شرکت دریافت خواهد کرد.
برخی بنیانگذاران و سرمایهگذاران استارتاپ اینگونه پولدار میشوند؛ Exit به متدی گفته میشود که یک سرمایهگذار و یک کارآفرین سرمایهی خودشان را از شرکت خارج میکنند. خروج معمولا در زمان IPO و M&A اتفاق میافتد.
زمانی است که یک استارتاپ سهام خودش را در یک فراخوان بورس برای فروش به مردم پیشنهاد میدهد. در این حالت یک شرکت خصوصی تبدیل به سهامی عام میشود و دیگر یک استارتاپ نیست.
زمانی است که استارتاپ توسط یک شرکت بزرگتر خریداری یا با آن ادغام میشود. این اتفاق به صورت دوستانه (همراه با توافقنامه) یا خصمانه (بدون توافقنامه) صورت میگیرد.
NDA مخفف عبارت Non-disclosure agreement است و به توافقنامهای گفته میشود که طی آن هر ۲ طرف از اطلاعات حساس و محرمانه مانند اسرار تجارت محافظت میکنند و آن را با شخص سوم به اشتراک نمیگذارند.
زمانی است که استارتاپ جهت استراتژیهای خودش را سریعا تغییر میدهد. معمولا این تغییرات به دلیل عدم بازدهی اتفاق میافتند و طی آن بر ویژگیهای دیگر محصولات یا مشتریها تمرکز میشود.
فرض کنید در یک آسانسور با یک سرمایهگذار هم مسیر شدهاید و تنها ۳۰ تا ۱۲۰ ثانیه فرصت دارید او را متقاعد کنید که روی ایدهی شما سرمایهگذاری کند. به عبارتی شما باید در این چند ثانیه مشکل، راهحل آن و بازار مشتریها را برای سرمایهگذار توضیح بدهید و او را متقاعد کنید.
به یک محصول نرمافزاری گفته میشود که از راه دور به وسیلهی اینترنت یا سیستم رایانش ابری کنترل میشود.
منابع:
تهیه و انتشار : دپارتمان کسب و کار اینترنتی
https://www.zoomit.ir
Blank, S. A. (2005). The four steps to the epiphany: Successful Strategies for Products that Win CafePress. John Wiley & Sons.
Ries, E. (2011). The lean startup: How today's entrepreneurs use continuous innovation to create radically successful businesses. New York: Crown Business.
Luger, M. I., & Koo, J. (2005). Defining and tracking business start-ups. Small Business Economics, 24(1), 17-28.
Edison, H., Khanna, D., Bajwa, S. S., Brancaleoni, V., & Bellettati, L. (2015). Towards a software tool portal to support startup process. In International Conference on Product-Focused Software Process Improvement (pp. 577- 583).
Kollmann, T., Stöckmann, C., Hensellek, S., & Kensbock, J. (2016). European startup monitor 2016. Universität Duisburg-Essen Lehrstuhl für E-Business.
Hisrich, R. D. (2005). Entrepreneurship. McGraw-Hill. Luger, M. I., & Koo, J. (2005). Defining and tracking business start-ups. Small Business Economics, 24(1), 17-28.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز شتابدهی هستی میباشد.
طراحی شده توسط تیم نرم افزاری وب ایران